کارمندان وفادار بسازیم؟
یکی از اثرگذارترین عوامل در موفقیت سازمانها استفاده از امتیاز نیروی انسانی کارآمد، وفادار و سازگار با اهداف و ارزشهای سازمان است. کارمندان متعهد محیط کارشان را جایی فراتر از یک محیط معمولی میدانند که هر روز در ساعت مقرری در آنجا حاضر میشوند و درست پس از پایان زمان کار محل را ترک میکنند.
یکی از اثرگذارترین عوامل در موفقیت سازمانها استفاده از امتیاز نیروی انسانی کارآمد، وفادار و سازگار با اهداف و ارزشهای سازمان است. کارمندان متعهد محیط کارشان را جایی فراتر از یک محیط معمولی میدانند که هر روز در ساعت مقرری در آنجا حاضر میشوند و درست پس از پایان زمان کار محل را ترک میکنند. یک کارمند وفادار، موفقیت سازمانش را چیزی متفاوت از موفقیت شخصی خودش نمیداند و برای رسیدن به اهداف مهم سازمان از هیچ تلاشی دریغ نمیکند. اما رسیدن به مرز وفاداری و تعهد کارمندان موضوعی است که مسئولیت سنگین آن بر عهده مدیر سازمان است. در حقیقت این مدیر است که حس تعلق خاطر، تعهد و وفاداری را در قلب کارمندان ایجاد و از آن مهمتر این حس را بین کارمندان تقویت میکند.
در این مطلب به راهکارهایی برای تقویت حس تعهد بین کارمندان به خصوص در سازمانهای تازه تاسیس توسط مدیران کارآفرین اشاره کردهایم:
استخدام کارکنان با خصوصیات اخلاقی همسو با سازمان
برخلاف تصور عدهای که معتقدند زندگی شخصی با زندگی اجتماعی و شغلی هر فردی متفاوت است، باید بدانید که رفتارها و خصایص شخصی به طور کامل در روند پذیرش شغل افراد تاثیر گذار است. عملکرد افراد در محیط کارشان دقیقا برگرفته از ویژگیهای فردی، عاطفی، وجدانی و … تاثیر میپذیرد بنابراین اگر جایگاه فرد در محل کارش با خصوصیات روحی و اخلاقی او متفاوت باشد، این فرد به هیچ وجه نمیتواند عملکرد مثبتی در زمینه کارش داشته باشد.
علاقه مندی کارکنان به مدیران و سرپرستان
دلبستگی کارکنان به کار و سازمان به معنای دستیابی به قلبهاست. در فرایند ایجاد، حفظ و تقویت چنین پدیدهای ما به جای مدیر به رهبر نیاز داریم، کارکنان به شدت تحت تاثیر شخصیت، منش و سبک رفتار سرپرستان مستقیم خود هستند. در این سبک و منش و برخوردهاست که بر سرمایه رضایت و اشتیاق کاری کارکنان میافزاید یا از آن میکاهد. به همین دلیل است که گوگل به مدیرانش توصیه میکند که کارمندان را نه فقط برای شغل و جایگاه خاصی انتخاب بلکه آنها را برای کل سازمان استخدام کنند.
فرصت یادگیری از خطاها
تجربه موفقیت در سازمانهای بزرگ ثابت کرده که کارمندان خوب خطا میکنند و اتفاقا درسهای بزرگی از اشتباهاتشان میگیرند و از آن مهمتر اینکه مدیران موفق فرصت خطا کردن را به کارکنانشان میدهند. اما این بدان معنا نیست که خطاها مدام تکرار شوند و مدیر هم نسبت به آنها بیتفاوت باشد. نکته اینجاست که رهبران عالی به کارمندان خوب اجازه میدهند که مرتکب خطا شوند ولی کارمندان خوب کسانی هستند که پس از اشتباهاتشان، تجربه کسب میکنند، مسئولیت آن را به عهده میگیرند، در پی جبران آن برمیآیند و نهایتا کاری میکنند که دیگر هرگز آن خطا دوباره رخ ندهد. کارمندی که چنین حس اعتمادی را از مدیرش دریافت کند با دلبستگی بیشتری نسبت به سازمان عمل میکند و روز به روز وفاداریاش تقویت میشود.
به توسعه فکر کنید
یکی از سختترین مسائلی که در مدیریت یک کارمند سخت کوش و با اعتماد به نفس وجود دارد این است که مطمئن شوید به اندازه کافی در شغلش چالش دارد. راه حل این مسئله این است که از روش کلاسیک مدیریت استعداد استفاده کنید. از کارمندان بپرسید کار بعدی که قرار است انجام دهند چیست و چه تجربیاتی باید برای رسیدن به هدفشان از رئیس دریافت کنند. سپس باید فرصتهایی پیدا شود که به شخص کمک کند مهارتهای جدید فرا گیرد و مهارتهای قبلی خود را نیز قویتر کند. باید به این نوع کارکنان کمک شود که بتوانند با بخش های دیگر سازمان کار کنند و دید خود را گسترش دهند. همچنین نباید افراد دیگر در گروه را نیز نادیده گرفت. در غیر اینصورت، شما فقط به یک کارمند اجازه رشد دادهاید و تیمتان توسعه پیدا نخواهد کرد. در طی زمان، مهارتهای افراد رو به زوال میرود و هر کسی در تیم، حق این را دارد که بخواهد خود را نشان دهد و پیشرفت کند.
تشویق به ایجاد رابطههای جدید
کارمندان نیاز دارند که با رئیس خود صحبت داشته باشند بسیاری از کارمندان دارای عملکرد بالا، در ایجاد روابط مبتنی بر اعتماد مشکل دارند. این افراد کارهایشان را سریع انجام میدهند، بنابراین از کسی سئوالی نمیپرسند نمیخواهند با کسی ارتباط جدیدی بسازند. دلیلش هم این است که نیازی به انجام این کار ندارند. پس رئیس بخش یا سازمان باید آنها را تشویق کند که در شرکت شبکهسازی انجام دهند و به آنها کمک کند که ظرفیتی برای همکاری با سایر افراد در سازمان ایجاد کنند تا قدرت همکاری این کارکنان عالی، بالاتر رود. برای اینکه یک فرد در سازمانهای امروزی بتواند خدمات شایستهای انجام دهد، باید توانایی کار کردن با سایر افراد در بخش های دیگر را داشته باشد.
پس نقش رئیس در کمک به کارکنان در همکاری با بخشهای مختلف سازمان بسیار چشمگیر است. باید به کارکنان عالی گفته شود که مزایای دیدن یک پروژه، از یک نقطه نظر دیگر چقدر میتواند بالا باشد. آنها باید راهنمای کامل همکاری با کارکنان شرکت را داشته باشند.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0