نبرد تجاری دو قدرت مالی جهان

در مرکز قدرت اقتصادی آمریکا، سکوتی وهمانگیز حکمفرماست. وزارت دارایی آمریکا، مانند بسیاری دیگر از نهادهای دولت فدرال، در وضعیت تعطیلی قرار دارد. به گزارش « تجارت آسیا» به نقل از بی بی سی، اکثر کارکنان به مرخصی اجباری فرستاده شدهاند، در حالی که وزرای دارایی و بانکداران سراسر جهان برای شرکت در نشستهای سالانه
در مرکز قدرت اقتصادی آمریکا، سکوتی وهمانگیز حکمفرماست. وزارت دارایی آمریکا، مانند بسیاری دیگر از نهادهای دولت فدرال، در وضعیت تعطیلی قرار دارد.
به گزارش « تجارت آسیا» به نقل از بی بی سی، اکثر کارکنان به مرخصی اجباری فرستاده شدهاند، در حالی که وزرای دارایی و بانکداران سراسر جهان برای شرکت در نشستهای سالانه صندوق بینالمللی پول که تنها چند خیابان آنطرفتر برگزار میشود، در واشنگتن دیسی هستند.
پروازهای تاخیردار آنها توسط شمار اندکی از کنترلکنندگان ترافیک هواییِ بدون حقوق، مدیریت میشود.
با این حال، یک پیام مشخص وجود دارد که دولت ترامپ بهویژه مشتاق است آن را منتقل کند. نه چندان برای مخاطبان داخلی، بلکه برای جهانی سردرگم و نگران در بیرون از مرزها.
و آنها این پیام را در برابر جمع کوچکی از افراد در وزارت دارایی و در اتاقی که گفته میشود باشکوهترین اتاق واشنگتن دیسی است و تالار خزانه نام دارد مخابره کردند.
این اتاق، محل برگزاری ضیافت معارفه ریاستجمهوری یولیسیز گرانت پس از جنگ داخلی بوده است.
ٰ اسکات بسنت، وزیر دارایی ، در کنار جمیسون گریر، نماینده تجاری آمریکا، ایستاده بود؛ همان لحظهای که تازهترین تیر جنگ تجاری جهانی ۲۰۲۵ را پرتاب کردند.
بسنت با لحنی قاطع گفت: «اشتباه نکنید؛ این نبرد، میان چین و باقی دنیاست.»
این پیام ساده، نقطه اتصال چندین جریان ناآرام و پیچیده اقتصادی در جهان امروز است.
این موارد شامل کنترلهای صادراتی جدید چین بر مواد معدنی حیاتی، نگرانیها درباره ترکیدن حباب هوش مصنوعی، آشفتگی تعرفهها و حتی توسعه یک چتبات اروتیک توسط اوپن ایآی هستند.
هر سال، در دو هفتهای که بانکداران ارشد و وزیران اقتصاد و دارایی جهان برای نشستهای صندوق بینالمللی پول در واشنگتن گرد هم میآیند، انگار نظم جهانی کمی بههم میریزد.
بهندرت پیش میآید که خود میزبان، منشا اصلی بحران باشد. معمولا این نقش را یک کشور در حال توسعه، منطقه یورو در دهه ۲۰۱۰، وبهطور خاص بریتانیا در سال پرحاشیه ۲۰۲۲ بازی میکند.
تصمیمها و ابهامهای ناشی از سیاست تجاری آمریکا، نوسانات سرسامآور بازارها و سردرگمی در تعیین نرخ بهره، بهطور چشمگیری بر فضای اقتصادی سایه انداختهاند.
پیامی که دو تن از قدرتمندترین مذاکرهکنندگان تجاری آمریکا در گفتوگو با گروه کوچکی از خبرنگاران در وزارت دارایی بهروشنی منتقل کردند، این بود: چین با اعمال محدودیتهای شدیدتر بر تجارت عناصر کمیاب، شاید قویترین سلاح اقتصادی خود را تا امروز بهکار گرفته است.
این مواد برای تولید کالاهای پیشرفته، از خودروهای برقی گرفته تا تجهیزات نظامی، حیاتی هستند.
بسنت این اقدام را نشانه «فشار خفهکننده چین بر اقتصاد جهان» دانست.
گریر گفت: «گسترش فراگیر» محدودیتهای صادراتی چین بر عناصر کمیاب، تجهیزات مرتبط، فناوری باتری خودروهای برقی، الماسهای صنعتی و مواد فوقسخت، نوعی «اعمال فشار اقتصادی بر تمام کشورهای جهان» است.
این اتهام در حالی مطرح میشود که دونالد ترامپ در تلاش است با استفاده از تعرفهها، نقشه روابط تجاری جهان را از نو ترسیم کند و کسری تجاری آمریکا را از میان بردارد.
او شاید سختگیرانهترین نظام تعرفهای را از زمان ۱۹۳۳ تاکنون بهوجود آورده باشد، اما اختلالی که انتظار میرفت در پی آن ایجاد شود، تاکنون بهطرز شگفتانگیزی محدود بوده است.
بزرگترین اقتصاد جهان اکنون پشت دیوار بلند تعرفهای قرار گرفته، اما هنوز اثرات آن را بهطور ملموس تجربه نکرده است؛ بخشی از این تأخیر در تأثیرگذاری، ناشی از جهش ثروتی است که بر پایه ارزشگذاریهای پرریسک و تا حدی غیرواقعی در حوزه فناوری شکل گرفته است.
نتیجهای که میتوان از این وضعیت گرفت، این است که یا اقتصاد جهانی از آنچه تصور میشد تابآوری بیشتری دارد، یا اینکه مسئله فقط زمانبندی است و دردسر واقعی هنوز در راه است.
شرکتهایی که به ایالات متحده صادرات دارند، هزینه تعرفهها که در واقع نوعی مالیات بر واردات هستند را در حاشیه سود خود جذب کردهاند. اما آیا این فقط یک راهحل موقتی است؟
دیوار تعرفهای که ایالات متحده پیرامون اقتصاد خود ایجاد کرده، باعث شده برای نمونه، حجم تجارت از چین به اروپا و آفریقا افزایش یابد.
ایالات متحده، دستکم در حال حاضر، از پیامدهای عمیق ناشی از تعرفهها از جمله افزایش قیمتها، افت استانداردهای زندگی و کاهش ۱۰ درصدی ارزش دلار در امان مانده است.
بخشی از این مصونیت اقتصادی، ناشی از رشد چشمگیر ارزش سهام در بخش فناوریهای مرتبط با هوش مصنوعی بوده است؛ رشدی که در برخی خانوارهای آمریکایی، اثر ثروت قابلتوجهی ایجاد کرده و طبق برآورد اقتصاددانان جیپی مورگان، سالانه ارزشی معادل ۱۸۰ میلیارد دلار دارد.
مرز میان رونق اقتصادی و حباب، خطی باریک و غیرقابل محاسبه است و گاهی فقط میتوان آن را حس کرد.
من بیرون ساختمان نزدک در تایمز اسکوئر نیویورک ایستاده بودم؛ جایی که بازار فناوری پیشرفته، نماد برتری بخش خصوصی فناوری آمریکا، عرضههای اولیه سهام را به جهانیان معرفی میکند.
مدیر یکی از دهها صندوق سرمایهگذاری که سرمایه واقعی جذب میکنند تا آن را وارد حوزه رمزارز کنند، با وجود آنکه قیمت سهامش پیشتر سقوط کرده بود با شور و شوق زنگ آغاز معاملات را به صدا درآورد.
مدیران اجرایی سپس به میدان آمدند تا در میان گردشگران سردرگم، ویدیوی عظیمی از خود را در حال نواختن زنگ تماشا کنند. در واقع، در داخل ساختمان نزدک نه زنگی وجود دارد و نه تالار معاملاتی؛ فقط مجموعهای از نمایشگرهای آیندهنگر. آیا این همه نمایش، چیزی جز غرور و خودنمایی بیپایه است؟
نمایشگر دیگری به ما یادآوری میکند که بیستمین سالگرد عرضه اولیه نزدکِ یک شرکت فناوری دیگر هم هست. گوگل، که اکنون سه تریلیون دلار ارزش دارد.
همچنین سم آلتمن از اوپن ایآی اعلام کرده که چتجیپیتی در حال طراحی گزینههایی برای چتبات اروتیک است.
این در زمانی مطرح میشود که تحلیلگران با دقت به شرکتهایی مانند شرکت آلتمن نگاه میکنند که در رقابت هوش مصنوعی پیشتاز شدهاند.
مجموعهای از معاملات پیچیده، که در آن شرکتهای بزرگ آمریکایی از جمله تولیدکنندگان تراشه در تأمینکنندگان خود سرمایهگذاری میکنند و بالعکس، نگرانیها را درباره این احتمال افزایش داده که میلیاردها دلاری که به مراکز داده، استارتآپهای هوش مصنوعی و کارخانههای پیشرفته تزریق میشود، ممکن است در حال تغذیه یک حباب روبهگسترش باشد.
آیا چینیها در تلاشاند این ترسها را به سلاح تبدیل کنند؟ ترس از اینکه همهچیز در آستانه ترکیدن است؟
این همان چیزی است که به نظر میرسد جمیسون گریر به آن اشاره کرده، زمانی که گفت کنترلهای صادراتی چین بر مواد معدنی حیاتی برای بسیاری از نیمهرساناهای مهم، به پکن امکان میدهد کنترل اقتصاد جهانی و زنجیره تأمین فناوری را در دست بگیرد، زنجیرهای که نیروی محرکه همان شرکتهایی است که ممکن است اقتصاد آمریکا را سرپا نگه داشته باشند.
او گفت: «این بر سیستمهای هوش مصنوعی و محصولات فناوری پیشرفته تاثیر خواهد گذاشت.»
بسنت نیز وارد بحث شد و گفت گزارشهای رسانهای آمریکا مبنی بر اینکه چین با سختگیری وارد میدان شده و آماده است از بازارهای مالی برای ضربه زدن به ایالات متحده استفاده کند، چنان بیچالش و مستقیم منتشر شدهاند که انگار رسانهها فقط حرفهای حزب کمونیست چین را بیچونوچرا بازتاب دادهاند. او سپس بهطور غیرمعمول یکی از مذاکرهکنندگان چینی را متهم کرد که خارج از چارچوب رسمی عمل کرده است.
او همچنین، برخلاف معمول، یکی از مذاکرهکنندگان چینی را بهطور مشخص به «خروج از مسیر» متهم کرد.
هیچکدام از اینها شبیه یک بازی شطرنج به نظر نمیرسد.
اینجا خبری از افراد دوراندیش نیست که با حسابوکتاب، چند حرکت جلوتر را پیشبینی کرده باشند؛ این بیشتر شبیه بازی بیلیاردی است که در آن توپها را بیهدف به هر طرف میکوبند، و بعد میخواهند چوب بیلیارد را بشکنند، یا میز را، یا هر دو را!
تعرفهها، اقدامات تلافیجویانه و محدودیتهای صادراتی، در واقع مانورهاییاند بر پایه نابودی متقابل تضمینشده؛ که پشت این فرض عمومی پنهان شدهاند که ترامپ همیشه در لحظه آخر عقبنشینی خواهد کرد. هرچه این فرض بیشتر در ذهنها تثبیت شود، احتمال شوک ناگهانی هم بیشتر میشود.
در چنین شرایطی، از منظر نظریه بازی، جستوجوی متحدان اقدامی منطقی و راهبردی تلقی میشود.
اقدامات چین بر همه جهان، از جمله اروپا تاثیر خواهد گذاشت. ریچل ریوز، وزیر دارایی بریتانیا، و دیگر وزرای ارشد مالی اروپا به من گفتند که با شرکای جهانی برای تامین این مواد کمیاب همکاری خواهند کرد.
ریوز به همکاری با کانادا برای توسعه زنجیرههای تامین جایگزین اشاره کرد. آمریکا اکنون در حال بازگشایی معادن و تاسیسات پالایش است. با این حال، تسلط چین در این زمینه، حاصل دههها فعالیت است.
در چنین مواقعی، تفاوت بین اظهارات علنی دیپلماتیک و آنچه در پشت درهای بسته گفته میشود، مشهود است.
پشت صحنه، نوعی ناامیدی و سردرگمی نسبت به آمریکا وجود داشت. بهخاطر اینکه بیملاحظه در همه جهات تعرفه اعمال کرده، در حالی که از جهان میخواهد بر اختلالات تجاری چین تمرکز کند.
یکی از وزرای دارایی گروه بیست گفت: «تشخیص دوست از دشمن سخت شده است.»
یک مقام ارشد گروه هفت به من گفت «آمریکاییها اساساً در تلاشاند تا سایر کشورهای جهان را علیه چین بسیج کنند و از هر ابزار ممکن بهعنوان اهرم فشار علیه چین استفاده میکنند.»
این فضای بیاعتمادی، نااطمینانی ایجاد میکند و بانکهای مرکزی کوچکتر جهان بهدلیل همین نااطمینانی پول خود را به پناهگاه امنی به نام طلا هدایت میکنند و قیمت آن را به رکوردهای جدیدی میرسانند.
در اتاق معروف وزارت دارایی آمریکا، جایی که تزئینات طلایی در میان هفت نوع سنگ مرمر به چشم میخورد، وزیر دارایی آمریکا اظهارنظر معنادار دیگری مطرح کرد.
وزیر دارایی آمریکا معتقد است اقتصاد ایالات متحده در حال ورود به دورهای از جهش بهرهوری در حوزه فناوریهای پیشرفته است؛ دورهای که از نظر او بیشترین شباهت را به رونق تکنولوژیک دهه ۱۹۹۰ دارد. او میگوید: «آن دوره بیشترین قرابت را با چیزی دارد که اکنون شاهدش هستیم.»
در هفتههای آینده، او در انتخاب رئیس جدید بانک مرکزی آمریکا، فدرال رزرو، نقش ایفا خواهد کرد. فردی با الگوی آلن گرینسپن در دهه ۱۹۹۰، که با حفظ نرخ بهره پایین، زمینهساز رشد حبابی بازار داتکام شد، که برخی آن را یکی از دلایل بحران مالی میدانند. بسنت گفت که دارد دوباره زندگینامه گرینسپن به نام «استاد» را میخواند.
اما در دهه ۱۹۹۰، دومین اقتصاد بزرگ جهان در حال اتخاذ گامهایی برای اخلال در زنجیره تامین فناوری نبود و تهدید دائمی تعرفههای بیشتر از سوی چین و آمریکا هم وجود نداشت.
اینها نیروهای گریز از مرکز هستند که باعث آرامش ناپایدار اقتصاد جهانی شدهاند.
لحظه «رود رانر» فرا رسیده است؛ تجارت جهانی، همچون شخصیت کارتونی که از لبه پرتگاه گذشته اما هنوز سقوط نکرده، فعلاً قانون جاذبه را نادیده گرفته و نهتنها به حرکت ادامه داده، بلکه سرعتش نیز بیشتر شده است.
وزرای دارایی کشورهای جهان در واشنگتن، فرض را بر این گذاشتهاند که اقتصاد جهانی از این وضعیت عبور خواهد کرد. اما این الزاما به معنای آن نیست که چنین خواهد شد.
برچسب ها :سم آلتمن ، صندوق بینالمللی پول ، قدرت مالی جهان
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0