تاریخ انتشار : پنج‌شنبه 4 سپتامبر 2025 - 8:35
کد خبر : 15569

سرنوشت الماس درخشان دریای نور ایران چه شد؟

سرنوشت الماس درخشان دریای نور ایران چه شد؟

بیش از یک قرن است که الماس درخشان دریای نور در گاوصندوق یک بانک در بنگلادش مهر و موم شده است؛ رازی که ذهن خواجه نعیم مراد، نتیجه آخرین شاهزاده یا نائب داکا، را به خود مشغول کرده است. به گزارش « تجارت آسیا» سوال این است که آیا جواهرات خانواده او که در سال

بیش از یک قرن است که الماس درخشان دریای نور در گاوصندوق یک بانک در بنگلادش مهر و موم شده است؛ رازی که ذهن خواجه نعیم مراد، نتیجه آخرین شاهزاده یا نائب داکا، را به خود مشغول کرده است.

به گزارش « تجارت آسیا» سوال این است که آیا جواهرات خانواده او که در سال ۱۹۰۸ در گاوصندوق گذاشته شدند، در جریان خشونت‌های پایان سلطه بریتانیا در سال ۱۹۴۷ از بین رفته‌اند؟

آیا آن‌ها از جنگ استقلال بنگلادش در سال ۱۹۷۱ و رشته کودتاهای پس از آن جان سالم به در بردند و هنوز سالم و دست‌نخورده در زیر گرد و غبار باقی مانده‌اند؟

بسیاری گمان می‌کنند که این جواهرات مدت‌هاست از بین رفته‌اند و به همین دلیل هم مقام‌های بانک دولتی از کار ساده‌ای مثل باز کردن یک گاوصندوق طفره می‌روند زیرا می‌ترسند مسئولیت خالی بودن احتمالی آن را بر عهده بگیرند.

اما دولت بی‌پول این کشور در جنوب آسیا اکنون به کمیته‌ای دستور داده مهر و موم گاوصندوق را باز کند و مراد هم همچنان امیدوارست.

مراد ۵۵ ساله با نقل داستانی که از پدرش به یاد دارد، درباره الماس درشت «دریای نور» که سنگ اصلی یک بازوبند درخشان است، صحبت می‌کند.

او به خبرگزاری فرانسه گفت: « این قصه پریان نیست. الماسی مستطیل‌شکل بود که با بیش از شش الماس کوچک‌تر احاطه شده بود.»

این جواهر تنها یکی از ۱۰۸ قطعه از گنجینه‌ای ارزشمند بود. بر اساس اسناد اصلی دادگاه، این گنجینه‌ شامل یک شمشیر طلا و نقره مزین به الماس می‌شود و یک فینه (کلاه متداول در زمان امپراتوری عثمانی) جواهرنشان با آویزهایی از مروارید و یک سنجاق‌سینه ستاره‌ شکل خارق‌العاده که زمانی به یک امپراتریس فرانسوی تعلق داشت.

تاریخ و افسانه

مراد، ستاره سابق محبوب سینما، در یک ویلای بزرگ در حومه اعیان‌نشین داکا زندگی می‌کند.

او اسنادی شامل یک کتاب خانوادگی با نقاشی‌های دقیق از گنجینه‌ها دارد. در این کتاب نوشته شده است: «این الماس یکی از مشهورترین الماس‌های جهان است و تاریخچه آن ارتباط نزدیکی با کوه نور دارد. این الماس درخششی بی‌نقص دارد.»

کوه نور، سنگ درخشان جواهرات تاج بریتانیاست که افغانستان، هند، ایران و پاکستان نیز مدعی مالکیت آن هستند.

الماس دیگری با همین نام، یعنی دریای نور به رنگ صورتی، در تهران نگهداری می‌شود و بخشی از جواهرات سلطنتی سابق ایران است.

این دو الماس را نادرشاه افشار پس از حمله به هندوستان به ایران آورد.

مراد می‌گوید که الماس خانوادگی آن‌ها نیز زمانی متعلق به پادشاهان ایران بوده و سپس در قرن نوزدهم به رانجیت سینگ، فرمانده جنگجوی سیک، در پنجاب رسیده است. بعداً بریتانیایی‌ها این الماس را مصادره کردند و در نهایت اجداد او آن را خریدند.

اما سرنوشت بازی‌های خودش را داشت. سال ۱۹۰۸، نائب وقت، «سِر سلیم‌الله بهادر»، از قدرت‌ استعماری بریتانیا وام گرفت و در عوض املاک وسیع خود در داکا را به رهن گذاشت و گنجینه‌ را هم به عنوان وثیقه در یک گاوصندوق قرار داد.

این آخرین باری بود که این گنجینه دیده شد و از آن زمان به بعد، افسانه و تاریخ به هم آمیختند.

مراد معتقد است که عمویش در دهه ۱۹۸۰ جواهرات را در بانک دیده است اما مقام‌های بانک می‌گویند نمی‌دانند که گاوصندوق اصلا باز شده است یا نه.

صلاح‌الدین نگری، رئیس هیئت اصلاحات ارضی بنگلادش، می‌گوید این نهاد دولتی سرپرستی گنجینه را که در یک بانک دولتی نگهداری می‌شود، به ارث برده است. او به خبرگزاری فرانسه گفت: «من هنوز هیچ‌کدام از این جواهرات را ندیده‌ام.»

گاوصندوق مهر و موم شده

اسناد دادگاه در سال ۱۹۰۸ وزن الماس بر حسب قیراط را مشخص نکرده‌اند اما ارزش آن را ۵۰۰ هزار روپیه برآورد کرده بودند که بخشی از گنجینه‌ای ۱/۸ میلیون روپیه‌ای بود.

این مبلغ به نرخ امروز تقریباً معادل ۱۳ میلیون دلار است، هرچند کارشناسان می‌گویند ارزش چنین جواهرات نادر و بزرگی از آن زمان در بازار چندین برابر شده است.

شوکت‌علی خان، مدیرعامل سونالی بانک و سرپرست فعلی گاوصندوق، می‌گوید که این گاوصندوق همچنان بسته مانده است: «گاوصندوق مهر و موم شده است. سال‌ها پیش، یک تیم بازرسی برای بررسی جواهرات آمدند اما آن را باز نکردند؛ آن‌ها فقط دروازه‌ای را که گاوصندوق در آن قرار داشت، گشودند.»

خود او هم بی‌صبرانه منتظر است که بالاخره گاوصندوق باز شود، اگرچه هنوز تاریخی برای آن تعیین نشده است. او با لبخند کوتاهی گفت: «من هم هیجان‌زده‌ام.»

خانواده دوست دارند بدانند که آیا هنوز بدهی قرن گذشته باقی مانده است و می‌توانند جواهرات را پس بگیرند یا نه.

مراد اگرچه رویای داشتن الماس‌ها را در سر دارد اما می‌گوید آرزوی واقعی‌اش فقط این است که این گنجینه را با چشمان خودش ببیند: «به اعتقاد ما اگر کسی بدهکار بمیرد، روحش هیچ‌گاه آرامش نمی‌یابد.»

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.