«برند» به چه کار ما میآید؟
تجارت آسیا – در سرمقاله روزنامه ایران ورزشی میخوانیم: «چه اخبار قطعی شدن انتصاب مارک ویلموتس بهعنوان سرمربی جدید تیم ملی فوتبال ایران صحت داشته باشد و چه خیر، نیاز فوتبال کشورمان به یک مربی شاخص خارجی چیزی نیست که بتوان آن را رد کرد یا به حال فوتبالمان مضر دانست. با این حال سلسله
تجارت آسیا – در سرمقاله روزنامه ایران ورزشی میخوانیم: «چه اخبار قطعی شدن انتصاب مارک ویلموتس بهعنوان سرمربی جدید تیم ملی فوتبال ایران صحت داشته باشد و چه خیر، نیاز فوتبال کشورمان به یک مربی شاخص خارجی چیزی نیست که بتوان آن را رد کرد یا به حال فوتبالمان مضر دانست.
با این حال سلسله مسائلی در این ارتباط باید لحاظ شود و منظور نظر قرار گیرد تا سرمربی خارجی سنخیت لازم را با بافت و نوع فوتبال ما داشته باشد و اگر هم بهطور کامل با آن یکی و عجین نیست، از مکتبی هم نیاید که ۱۸۰ درجه با فوتبال ما متفاوت است. در روزها و هفتههای اخیر از خولن لوپتگی مربی خلعشده تیم ملی اسپانیا و رئال مادرید هم در ارتباط با تیمهای یادشده و هروه رنار، رهبر فرانسوی تیم ملی مراکش مرکز پرگار اخبار تیم ملی ما در تمامی ماههای اخیر بوده و زمانی هم از یورگن کلینزمن در این ارتباط یاد شد و شایعات ما را با الکساندر نوری نیز همسو ساخت.
یک وجه مهم بر این قضایا مترتب است و یک سوال اساسی اذهان را مشغول میکند. آیا صرفاً بهدنبال شهرت نزد افراد کاندیدا میگردیم یا قابلیتهای آن فرد منظور نظر ما است؟ اگر به قول مهدی تاج بهدنبال فردی میگردیم که نامش بزرگ و «برند» گونه باشد و در سایه جذب او بخواهیم از بیاثر بودن تحریمهای اعمالشده علیه کشورمان سخن بگوییم، شاید کیفیت کار مربی منتخب ما را به سوی نتایج حداکثری سوق ندهد که ما سزاوار آنیم. فوتبال یک مقوله اجتماعی و فراگیر و صاحب ابعاد سیاسی هم هست اما قرار نیست با هدفهایی از آن دست که گفتیم برای مهمترین تیم کشور مربی برگزینیم. آن چه باید در دستور کار ما قرار گیرد استخدام مربی است که در این مقطع زمانی خاص بیشترین و سریعترین اثر را روی فوتبال ملی ما بگذارد. آن فرد ممکن است یک چهره مشهور نباشد اما نگرههای فوتبالی و روشهای کارش به ما بخورد و بیش از هر چهره معروف و «برند»ی فوتبال ما را در سلسله ملاحظات بینالمللی صاحب جایگاهی رفیعتر کند. شاید این کار از چهرههای مشهور نیز برآید اما اگر یکی از شروط کافی و وافی از سوی ما شهرتی باشد که فرد منتخب یدک میکشد، وارد درد سرهایی خواهیم شد که در صورت انجام انتخابهایی صحیحتر و عقلاییتر هرگز به آن ورود نمیکردیم.
فلسفه فوتبالی کاندیداها و این که چقدر تهاجمی یا تدافعیاند و به کدام سیستمها گرایش بیشتری دارند و کدامیک از مؤلفههای آنان در فوتبال ما بیشتر جاری است، مسألهای مهمتر از شهرت و کارنامه آنهاست. پیشینه یک مربی و جامهای برده یا نبردهاش نیز قطعاً فاکتورهایی مهم در راه شناسایی توانایی کاندیداها و از شروط لازم برای جذب آنها است اما اگر فقط در پی بزرگی نامها و جذب برندها باشیم، فرصت کار اساسی کنار مربیان ریشهای و دقیق و عمیقبین را از خود گرفتهایم. شهرت نافی توانایی نیست و چه بسیار مربیان سرشناسی که کیفیت خوبی هم داشتهاند و حاصل مثبت همان کیفیتها آنان را بهسوی شهرت سوق داده است. اینگونه مربیان برای تیمهای تحت اداره خویش مثمرثمر واقع شدهاند ولی باز هم باید معیارها و ملاکهای ارزشمندتر و مهمتری را در دستور کار و حیطه انتخاب خود قرار دهیم. با قدری چشم بصیرت و در پیش گرفتن انصاف و منطق میتوان گزینشی در این زمینه داشت که در آینده پشیمانمان نکند و همین ویلموتس که گزینه اول فدراسیون توصیف شده نیز مربی نیست که اندوختهای برای ما نداشته و چیزی را بر فوتبال ما نیفزاید اما به نفع خود ما است که بهجای جستوجو کردن برای «برند»ها و «نام»ها کیفیتها و سنخیتها را مبنا قرار دهیم و واقعبین باشیم و نه مردمانی که در سایه شهرت منتخبین خویش کمبودهای کاری خود را هم فراموش میکنند.
برچسب ها :تیم ملی ایران ، فوتبال ، کی روش
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0