مهاجرت به کانادا برای بسیاری از افراد، تحقق یک رؤیاست؛ سرزمینی که وعده فرصتهای بهتر، اقتصادی پایدار و کیفیت بالای زندگی را میدهد. اما پس از سالها تلاش برای ساختن زندگی در سرزمین برف و آزادی، بسیاری از مهاجران به دلیل هزینه های بالای زندگی در کانادا به نقطهای میرسند که از خود میپرسند: «آیا ماندن واقعاً بهترین تصمیم است؟»
بازگشت مهاجران از کانادا به زادگاهشان بههیچوجه نشانه تسلیم شدن یا شکست نیست. در واقع، برای بسیاری، این تصمیم هوشمندانه و استراتژیک است که میتواند پاداشهایی غیرمنتظره و عمیق به همراه داشته باشد. گاهی اوقات چمن آن سوی حصار سبزتر به نظر میرسد، در حالی که شاید کافی است خودتان برگردید و آن طرف را سبزتر کنید.
فرصتهای پیشرفت شغلی
بازار کار کانادا برخلاف ظاهرش، ورود دشواری دارد. تحصیلات و سابقه کاری خارجی غالباً ارزش و اعتبار مشابهی با سابقه کانادایی ندارد. بسیاری از مهاجران درگیر چرخهای خستهکننده میشوند: کارفرما تجربه کانادایی میخواهد، اما تا شغلی نگیرید، تجربهای هم به دست نمیآورید. نتیجه؟ سالها تلاش برای اثبات شایستگی در سیستمی که بهسختی تازهواردان را میپذیرد.
هزینه های بالای زندگی در کانادا
شهرهای بزرگ کانادا همچون تورنتو و ونکوور از گرانترین شهرهای جهان به شمار میآیند. قیمت مسکن به حدی بالاست که حتی زوجهای حرفهای با دو درآمد مناسب نیز برای خرید خانه دچار مشکل میشوند. هزینه های بالای زندگی در کانادا همانند هزینه خوراک، حملونقل و خدمات شهری بهسرعت جمع میشود و در نهایت، بسیاری خود را در چرخهی زندگی «حقوق تا حقوق» میبینند. هرچند درآمدشان روی کاغذ خوب به نظر برسد.
پیوندهای عاطفی خانوادگی
تماسهای تصویری و پیامرسانها هرگز جای حضور واقعی را نمیگیرند. فاصله زیاد و دوری از خانواده، یکی از دلایل مهمی است که بسیاری از مهاجران را به فکر بازگشت از کانادا میاندازد. فرسنگها دور بودن یعنی از دست دادن لحظاتی که روابط انسانی را عمیق میکند. تفاوت ساعتها باعث میشود جشنها را در خواب از دست بدهید یا نیمهشب بیدار بمانید تا در گفتوگویی خانوادگی شرکت کنید. رویدادهای مهم زندگی، از ازدواج گرفته تا تولد و حتی مراسم خداحافظی عزیزان، گاهی بدون شما اتفاق میافتند، مخصوصاً وقتی بلیط هواپیما گران است و گرفتن مرخصی دشوار میشود.
حس تعلق فرهنگی
زندگی در کشوری که همیشه به چشم «بیگانه» دیده میشوید، از نظر روانی خستهکننده است. هر تعامل روزمره نیاز به تلاش ذهنی دارد تا با فرهنگ غالب سازگار شوید و به مرور در «کدسوئیچینگ» یا تغییر شیوه بیان و رفتار استاد میشوید. اما هیچگاه نمیتوانید بهطور کامل رها و خودِ واقعیتان باشید. این شرایط، یکی از دلایلی است که بسیاری از مهاجران را به فکر بازگشت از کانادا به زادگاهشان میاندازد. رفتارهای ظریف تبعیضآمیز و یادآوریهای مداوم از «غریبه بودن» باعث میشود همیشه کمی بیرون از دایره احساس کنید.
تعادل بهتر میان کار و زندگی
بسیاری از متخصصان در کانادا گرفتار سبک کاری فرسایندهای میشوند که در آن باید همیشه «آنلاین» باشند — پاسخ به ایمیلها در نیمهشب، کار در آخر هفته و تعطیلات، و استفاده اندک از مرخصیهای سالانه. این فشار پنهان برای اثبات توانمندی میتواند منجر به فرسودگی شغلی شود. در کنار آن، ترافیک سنگین و رفتوآمد چندساعته روزانه عملاً فرصت شخصیسازی زندگی را از افراد میگیرد.
اقلیم و آبوهوای دشوار
هیچ چیز نمیتواند شما را برای زمستانهای واقعی کانادا آماده کند. دمای منفی بیست تا سی درجه برای ماهها ادامه دارد. روزها کوتاه میشوند و آفتاب انگار از زندگی محو میشود. تاریکی زودهنگام و نور اندک، بسیاری را با افسردگی فصلی مواجه میکند، عاملی که روحیه، انگیزه و انرژی روزانه را کاهش میدهد و یکی از دلایل مهمی است که برخی به بازگشت از کانادا به زادگاهشان فکر میکنند.
فرصتهای کارآفرینی در وطن
اقتصاد کانادا، اقتصادی بالغ و اشباع است. تقریباً هر بازار، پر از رقیبان قدرتمند با سابقه و سرمایه فراوان است. ورود به این فضا نیازمند منابع مالی بزرگ، ارتباطات گسترده و ایدههایی کاملاً متمایز است. قوانین سختگیرانه و مجوزهای متعدد مانع بزرگی برای راهاندازی کسبوکارهای نوپا محسوب میشوند. در حالی که در بسیاری از کشورها—از جمله کشور زادگاه شما—بازار هنوز ظرفیت رشد بالایی دارد و فرصتهای ناب زیادی برای کارآفرینان مشتاق وجود دارد.
بازار جذاب املاک در کشورهای مبدأ
در کانادا قیمت مسکن به حدی بالا رفته که خرید خانه برای اکثر مردم غیرممکن شده است. در شهرهای بزرگ، میانگین قیمت واحد مسکونی آنقدر افزایش یافته که به درآمدهای ششرقمی نیاز دارد. مالیات ملک، شارژ و بیمه نیز هزینهها را چند هزار دلار در سال بالا میبرد. مقایسه این شرایط با کشور مبدأ بسیاری از مهاجران نشان میدهد که با همان سرمایه میتوان در وطن نهتنها خانهای بزرگتر خرید، بلکه راحتتر زندگی کرد.
آموزش فرزندان
سیستم آموزشی کانادا گرچه از بیرون بسیار معتبر به نظر میرسد، اما کیفیت آن به شدت به موقعیت مکانی و بودجه مدارس بستگی دارد. کلاسهای پرجمعیت و منابع محدود توانایی معلمان برای رسیدگی فردی به دانشآموزان را کاهش میدهد. فشار زیاد برای دستیابی به نمرات بالا و سازگاری فرهنگی میتواند کودکان مهاجر را خسته و مضطرب کند. در مقایسه، بازگشت مهاجران از کانادا به کشور زادگاه ممکن است محیطی راحتتر، حمایتگرتر و متناسبتر با فرهنگ خانواده فراهم کند.
جمعبندی
بازگشت مهاجران از کانادا به وطن به معنای شکست رؤیای مهاجرت نیست؛ بلکه نوعی بازتعریف موفقیت است. گاهی در میان هیاهوی زندگی در کانادا، فراموش میکنیم که خوشبختی تنها در پسِ پاسپورت جدید پنهان نیست؛ بلکه در تعادل، تعلق و آرامشی یافت میشود که شاید تنها در خاک آشنای زادگاه زنده شود.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0